.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز

روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌ي هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد.

آفتاب يزد: حق دارند عصباني باشند!

«حق دارند عصباني باشند!» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ آفتاب يزد است كه در آن مي‌خوانيد؛ تصور كنيد همه انرژي خود را براي طراحي و پياده نمودن يك سناريو صرف نموده‌ايد و ناگهان با افشاي يك دستور، سناريوي شما عليه خودتان به كار گرفته مي‌شود. اگر اين اتفاق بيفتد چه حالي به شما دست خواهد داد؟

وضعيت فرضي فوق، حالِ واقعي برخي رسانه‌ها و تريبون‌داران حامي دولت و رئيس آن است. آنها در خيال خود، جشن گرفته بودند كه سناريوي مشايي مي‌تواند هفته‌هاي طولاني موجب سرگرمي رسانه‌ها شود و اذهان همگان را از برخي حوادث و حواشي دردسرساز ماه‌هاي اخير منحرف سازد. اين خوش خيالانِ كم شانس، گمان مي‌كردند با پررنگ كردن كنترل شده حملات به انتصاب مشايي، از شدت حملات به منصوب‌كننده مشايي به خاطر برخي ادعاهاي اثبات نشده در ايام انتخابات كاسته خواهد شد و كسي هم به دنبال بررسي بعضي پرونده‌هاي پرحرف و حديث از عملكرد مالي دولت نهم در سال‌هاي 85 و 86 ( و احتمالا 87) نخواهد رفت.

سناريونويساني كه تصور مي‌كردند تدبير بندگان خطاكار مي‌تواند ازتقدير الهي جلوگيري نمايد خود را براي برگزاري ديرهنگام جشن پيروزي پس از فراموشي حوادث تاسف بار انتخابات آماده مي‌كردند. آنها پس از چند روز از آغاز پروژه، متوجه شدند كه اصلاح‌طلبان دست طرف مقابل را خوانده‌اند و موضوع مشايي را جدي نگرفته‌اند. جدي نگرفتن سوژه معاون اول از سوي اصلاح طلبان به معني شكست كساني بود كه گمان مي‌كردند سرگرمي اصلاح‌طلبان به اين سوژه، موجب غفلت آنها از تعقيب اعتراضات و مطالبات انتخاباتي خواهد شد. اما ظاهراً سناريونويسان نااميد نشدند و تصميم گرفتند‌براي سرگرمي مردم، خودشان به بزرگنمايي موضوع بپردازند. خبررساني‌هاي متعدد و افشاي اسرار مگو از داخل جلسات هيئت دولت، روش بعدي اين طيف از اصولگرايان بود. آنچه نقشه سناريونويسان را به صورت شفاف لو داد آن بود كه اعتراض‌هاي واقعي از جمله انتقادات صريح مراجع تقليد به اندازه برخي خبرسازي‌ها و خبررساني‌هاي ظاهراً غيرتمندانه اما كنترل شده درون سازماني، در رسانه‌هاي متعلق به سناريونويسان انعكاس نداشت.

ظواهر امر نشان مي‌داد كه اين سوژه قرار است تا روزها و هفته‌هاي آينده به عنوان داغ‌ترين خبر كشور مورد توجه باشد. اما اقدام نايب رئيس اصولگراي مجلس در افشاي دستور كتبي عالي‌ترين مقام نظام براي بركناري مشايي، ناگهان همه محاسبات را برهم‌زد زيرا همه مي‌دانند احمدي‌نژاد در اين عرصه نمي‌تواند مانند ساير عرصه‌ها براي به كرسي نشاندن حرف خود به هر قيمت تلاش كند ولذا به زودي، اين پروژه از عرصه رسانه‌اي كشور حذف خواهد شد. پس ظاهراً سوژه‌هاي جديدي لازم است تا شايد هدف از حاشيه‌سازي پيرامون سوژه مشايي از طريق سوژه‌هاي جديد محقق شود. بر همين اساس، تعدادي رسانه - كه بهترين نام براي آنها روزي نامه است - بار ديگر مرتكب تخلف صريح از قانون شده‌اند و البته همزمان با ارتكاب تخلف، وجود منافذي در سيستم اطلاعاتي و امنيتي كشور را نيز آشكار ساخته‌اند. اين رسانه‌ها، به ادعاي خود اتهاماتي را متوجه برادر همسر مهندس موسوي نمودند و گروهي ديگر نيز مسئول رسانه‌اي ستاد انتخاباتي موسوي را ازاتهام افكني‌هاي مهرورزانه خود بهره‌مند ساختند. آنچه به عنوان اعترافات و اتهامات دستگير شدگان در رسانه‌هاي خاص منتشر مي‌شود نه تنها جاي نگراني ندارد بلكه در نهايت به نفع دستگير شدگان واصلاح طلبان خواهد بود زيرا اقدام غيرقانوني رسانه‌هاي خاص و سكوت نهادهاي رسمي در برابر اين قانون شكني‌آشكار،‌در واقع ثابت‌كننده ادعاي گروهي از اصلاح طلبان مبني بر وجود نوعي پيوند ميان گروهي از سياست‌پيشگان مدعي اصولگرايي- عمدتاً حاميان دولت- با برخي حوادث و اقدامات پس از انتخابات مي‌باشد. ادعاي هماهنگ تعدادي از سايت‌ها و روزنامه‌هاي حامي دولت عليه مدير عامل سابق ايسنا و اقدامات مشابه- كه براساس اطلاعات دريافتي، در روزهاي آينده صورت خواهد گرفت- نيز، از سناريونويسان مستأصل حامي دولت مشكلي حل نخواهد كرد. زيرا آنها در سال‌هاي گذشته هم، اين روش شاهانه را در پيش گرفته بودند كه هركه با ما نيست بر ماست و بايد برود. نگارنده بر اين باور است كه آنچه رئيس رژيم سابق ايران در خصوص مخالفان خود گفت ناشي از روحيه‌اي است كه هم اكنون در بعضي افراد ديده مي‌شود. آنها چون همه چيز را متعلق به خود مي‌دانند با اقدامات خود به دنبال تشويق مخالفان و منتقدان هستند كه اگر آسودگي مي‌خواهيد يا عرصه‌سياسي ايران را ترك كنيد يا خاك ايران را وگرنه...‌

دست و پا زدن‌هاي عجيب چند رسانه پر سروصدا عليه ابوالفضل فاتح - از مسئولان رسانه‌اي ستاد انتخاباتي مهندس موسوي- ظاهرا يك نمونه است اما حاوي پيام جدي براي بسياري از كساني است كه با بعضي افراد نيستند و به رقباي آنها، علاقمند هستند. فاتح را بسياري از فعالان سياسي دو جناح مي‌شناسند. او بنيانگذار خبرگزاري ايسنا بود و در پايان سال‌ها فعاليت موفق و موثر در اين خبرگزاري نوپا، پس از انتخابات رياست جمهوري‌سال 84 مسئوليت را واگذاشت تا براساس بورس اعطايي جهاد دانشگاهي به ادامه تحصيل بپردازد. او در آستانه انتخابات دهم رياست جمهوري به ستاد موسوي پيوست و برنامه تبليغاتي كم خرج اما موثر اين ستاد را با همراهي گروهي ديگر از جوانان بي ادعا پيگيري كرد. با پايان گرفتن فعاليت‌هاي انتخاباتي، او عازم محل تحصيل خود - انگلستان - بود كه به صورت ناگهاني با حكم ممنوعيت خروج از كشور مواجه شد. اين حكم با پيگيري افرادي كه هيچ يك از آنها وابستگي به جناح اصلاح طلب نداشتند لغو و فاتح با تاخيري دو هفته‌اي از كشور خارج شد.

دو هفته پس از خروج مدير عامل سابق ايسنا از كشور، يكي از لابي‌كنندگان براي رفع مشكل فاتح، خبري را افشا كرد كه امكان كش دادن سوژه مشايي را منتفي مي‌كرد. اين خبر صدور دستور كتبي رهبري براي بركناري معاون اول احمدي نژاد بود. سناريونويسان پروژه مشايي كه از افشا كننده اين خبر به شدت عصباني شدند فرصت را غنيمت شمردند تا هم از فاتح انتقام بگيرند و هم از كسي كه براي حل مشكل او، به رايزني پرداخت و افشاگري اخير او در خصوص دستور كتبي مقام رهبري، محاسبات سناريونويسان براي بهره‌برداري طولاني مدت از سوژه مشايي را برهم زد!

اما اتهام افكني‌هاي طنز آلود برخي رسانه‌هاي حامي دولت عليه اين مسئول رسانه اي ستاد موسوي، يك هدف ديگر را نيز تعقيب مي‌كند. اين هدف ارسال پيام شاهانه براي مخالفان و منتقدان بعضي سناريونويسان است كه هر كس ديدگاه اين مدعيان اصولگرايي را قبول ندارد تا زماني كه دست از فعاليت برندارد از هيچ‌گونه امنيتي برخوردار نيست. به صورت خاص، اشخاصي مانند فاتح بايستي اين پيام را بگيرند و براي آسودگي از خطرات مختلف، به ايران بازنگردند يا روزي به ايران برگردند كه سياست را براي هميشه ترك كرده‌اند! اين، همان پيامي است كه مبدع آن هم‌اكنون سي سال است زير خروارها خاك، پاسخگوي اقدامات و اظهارات خودپسندانه مي‌باشد. او كه مخالفان خويش را به رفتن از ايران تشويق مي‌كرد اين توفيق را نداشت كه در خاك مقدس ايران دفن شود و قاعدتاً هر كس كه به آن خصلت شاهانه مبتلا شود سرنوشتي غير از اين نخواهد داشت.

حضرات حق دارند عصباني باشند اما ظاهراً يك نكته را فراموش كرده‌اند كه صاحب اين خاك و مُلك، كسي نيست جز ملت ايران؛ همان ملتي كه در عين فروتني، هميشه در برابر خودپسندان ايستاد و در آينده نيز خواهد ايستاد. پس اي كاش عصبانيت مفرط، چشم آقايان را بر بعضي حقايق نبندد كه هم عرض خود را خواهند برد و هم ملت را به زحمت خواهند انداخت.

كيهان: چه كسي او را اداره مي كند؟!

«چه كسي او را اداره مي كند؟!» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن مي خوانيد؛
1- شايد اين برداشت «بدبينانه» باشد كه حضور آقاي رحيم مشايي را در كنار رئيس جمهور محترم، بخشي از يك پروژه بيروني تلقي كنيم ولي متأسفانه برخي از شواهد و قرائن موجود اين احتمال را قوت مي بخشند و نشان مي دهند رحيم مشايي در كنار آقاي دكتراحمدي نژاد همان نقشي را برعهده دارد كه افراطيون مدعي اصلاحات و سردمداران آنها به گونه اي ديگر برعهده داشته و دارند، به بيان ديگر مي توان حدس زد رحيم مشايي نيز يكي از مهره هاي كودتاي مخملي است كه فقط محل مأموريت او با ساير توطئه گران اخير متفاوت است و نه «هويت» او!

به يقين جناب دكتر احمدي نژاد به خاطر روابط صميمانه اي كه با رحيم مشايي دارد از اين برداشت تعجب كرده و ابرو درهم مي كشد. اما واقعيت هاي موجود اجازه نمي دهند اين احتمال ناديده گرفته شود، زيرا ملاك و معيار براي حساس بودن نسبت به يك احتمال و ضرورت پي گيري آن، «درصد احتمال» نيست بلكه ميزان اهميتي است كه «موضوع مورد احتمال» دارد. به عنوان مثال با وجود احتمال 90درصدي درباره گرانتر بودن قيمت رب گوجه فرنگي در فلان فروشگاه بعيد نيست كه افرادي براي خريد به همان فروشگاه مراجعه كنند، زيرا «مورد احتمال» يعني يك قوطي رب گوجه فرنگي آنقدر اهميت ندارد كه احتمال 90 درصدي درباره گرانتر بودن قيمت آن، مانع از خريد باشد. اما اگر فقط يك درصد احتمال داده شود كه فلان بطري آب، آلوده به سم مهلك است به يقين هيچكس قبل از بررسي و اطمينان كامل از آن نمي نوشد. چرا كه در اين حالت هرچند درصد احتمال ناچيز است ولي مورد و موضوع آن به زندگي و مرگ بستگي دارد.

و اما، نشانه هاي وابستگي مشايي و خطري كه از اين زاويه نظام و دولت اصولگرا را تهديد مي كند خيلي بيشتر از يك احتمال ساده و اندك است و نكته درخور توجه اين كه رئيس جمهور محترم، آقاي دكتراحمدي نژاد اولين قرباني اين توطئه خواهد بود، اگرچه ايشان متاسفانه تاكنون در درك اين نكته فاقد هوشمندي لازم بوده اند.

2- دستور رهبرمعظم انقلاب به دكتراحمدي نژاد درباره ضرورت بركناري رحيم مشايي از پست حساس و كليدي «معاونت اول رئيس جمهور» كه كليشه آن در صفحه اول كيهان امروز آمده است به اندازه اي صريح و خالي از ابهام است كه تأخير چند روزه آقاي احمدي نژاد در اجراي اين دستورالعمل، عجيب و غيرقابل توجيه به نظر مي رسد چرا كه رئيس جمهور محترم با دو ويژگي برجسته «ولايت پذيري» و «قانون گرايي» در ميان مردم شناخته مي شود و دقيقاً به همين علت و مخصوصاً «ولايت پذيري» در انتخابات اخير رياست جمهوري با اقبال گسترده و كم نظير مردم روبرو شده است، بنابراين انتظار آن بود كه بي درنگ و بدون فوت وقت دستورالعمل رهبرمعظم انقلاب را به اجرا درآورده و رحيم مشايي را كه از ابتدا نيز بدون كمترين توجيه منطقي و دليل عقلايي به معاونت اول رئيس جمهور منصوب كرده بود، از اين پست حساس و كليدي عزل كند.

ظاهراً-و با عرض پوزش- انگار جناب رئيس جمهور فراموش كرده اند كه انتظار مردم براي عزل مشايي يك «خواهش دوستانه»! يا «توصيه اخلاقي»! نيست كه پذيرش يا رد آن در اختيار آقاي احمدي نژاد باشد، بلكه عزل مشايي بعد از دستور صريح رهبرمعظم انقلاب يك وظيفه غيرقابل خدشه قانوني و تكليف صريح و روشن «شرعي» است كه حق عدول از آن را ندارند، چرا كه مطابق اصل پنجاه و هفتم قانون اساسي «قواي حاكم در جمهوري اسلامي ايران عبارتند از قوه مقننه، قوه مجريه و قوه قضائيه كه زير نظر ولايت مطلقه امر اعمال مي گردند» و در اصل 113 قانون اساسي تصريح شده است كه وظيفه رئيس جمهور اجراي قانون اساسي است.
3- در اين جملات دقت كنيد؛

«راه درست، اطاعت از رهبري است»، «عشق به ولايت فقيه ادامه اتصال به امام عصر(عج) است»، «ولايت فقيه يعني تداوم راه كربلا و ما موظف به پيروي هستيم»، «ولايت فقيه عامل پيروزي و شعبه اي از ولايت پيامبر(ص) است»، « در هيچ تصميمي بدون رضايت ولي فقيه، خيري وجود ندارد»، «ولي فقيه منصوب امام معصوم(ع) است»، «ما تا آخر پاي سياست هاي رهبري ايستاده ايم»، «فرق دولت ما با دويست دولت ديگر در ولايت فقيه است»، «اطاعت از ولي فقيه تداوم اطاعت از پيامبرخدا(ص) و ائمه معصومين(ع) است»، «رضايت رهبرانقلاب را با هيچ چيز عوض نمي كنيم»...

اين اظهارنظرها از كيست؟ درست حدس زده ايد، اين جملات و صدها نمونه ديگر از اين دست، ديدگاه و نظر آقاي دكتراحمدي نژاد درباره ولايت فقيه است كه طي چند سال اخير و به مناسبت هاي مختلف ابراز داشته اند.

اكنون اين سوال پيش مي آيد كه آيا اخيراً در ديدگاهها و نظرات رياست محترم جمهوري درباره ولايت فقيه تغييري پديد آمده است؟!

به نظر نگارنده و با شناختي كه از احمدي نژاد در دست است، پاسخ اين سوال منفي است و رئيس جمهور محترم كماكان بر همان ديدگاه و نظر خويش كه برخاسته از اعتقاد راسخ به اسلام و قانون اساسي است پابرجاست، پس علت تأخير سوال برانگيز وي در اجراي دستور رهبرمعظم انقلاب چيست؟! ابتدا به صراحت بايد گفت كه اين تأخير و درنگ آقاي احمدي نژاد كمترين توجيه اسلامي و قانوني ندارد ولي شنيده ها حاكي از آن است كه رئيس جمهور اصرار دارد نظر رهبرمعظم انقلاب را به ادامه كار مشايي در پست ياد شده -هرچند براي مدتي كوتاه- جلب كند! اين تقاضا اگرچه «ولايت پذيري» و «قانون گرايي» آقاي احمدي نژاد را مخدوش مي كند - و صد البته تأسف آور نيز هست- اما با اندكي تسامح مي توان تعلل ايشان را ناشي از كم داني و ضعف بينش اسلامي وي دانست و نه خداي نخواسته كم توجهي به اصل ولايت فقيه و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، هرچند كه اين ضعف بينش، كم نقيصه اي نيست.

4-درباره مواضع و عملكرد آقاي رحيم مشايي اگرچه گفتني هاي بسياري هست ولي در اين نوشته تنها به چند نمونه آشكار اشاره مي كنيم. نمونه هايي كه احتمال يادشده در صدر اين يادداشت را قوت مي بخشد.

الف: آقاي مشايي چندي پيش در اقدامي سوال برانگيز از اشغالگران قدس كه به قيمت آواره كردن 10 ميليون مسلمان فلسطيني و قتل عام صدها هزار نفر از آنان در فلسطين اشغالي حضور پيدا كرده اند و همه ساله خون هزاران زن و مرد و كودك فلسطيني به عنوان هزينه ادامه حضور اين جرثومه هاي فساد و تباهي بر زمين ريخته مي شود، با عنوان «مردم اسرائيل»! ياد كرد. اين اقدام رحيم مشايي بلافاصله با استقبال گسترده محافل آمريكايي و اروپايي و بسياري از مدعيان اصلاحات روبرو شد تا آنجا كه رژيم صهيونيستي ضمن تقدير چندباره وي، به آقاي مشايي لقب «دوست اسرائيل» داد. ممكن است گفته شود كه اين اظهارنظر مشايي از نوع «سهولسان» بوده است ولي بايد توجه داشت كه وي بعد از اعتراض هاي گسترده داخلي نه فقط حاضر به اصلاح نظر خود نشد بلكه بر آن اصرار هم ورزيد و حتي بعد از توبيخ شديد رهبرمعظم انقلاب نيز در اقدامي به ظاهر سبكسرانه و بي ادبانه و در واقع حسابشده! طي نامه اي خطاب به ايشان، بازهم از آنچه گفته بود دفاع كرد!

ب: آقاي مشايي علي رغم اطلاع از نظر رهبرمعظم انقلاب كه حج و زيارت را از مصاديق گردشگري نمي دانستند براي تسخير اين سازمان خيز برداشت كه با توجه به جايگاه حج و ديدگاه مشايي، اين اقدام وي را نمي توان با نگراني روزافزون غرب از حضور موثر و الگوساز حجاج ايراني در مراسم حج بي ارتباط دانست. گفتني است مشايي بعد از دستور صريح رهبرمعظم انقلاب نيز بدون توجه به اين دستورالعمل قصد مسدود كردن حساب هاي بانكي سازمان حج و گشودن حساب به نام خود را داشت كه از اين اقدام وي جلوگيري شد.

ج: مشايي چندي قبل طي سخناني كه فيلم و نوار آن موجود است «دوران اسلامگرايي» را پايان يافته معرفي كرده و با مقايسه «دوران اسلامگرايي» و «دوران اسب سواري»! گفته بود، امروزه در عصر علم و تكنولوژي و بيداري ملت ها، دوران اسلامگرايي سپري شده است!! بايد توجه داشت كه نهضت اسلامگرايي اصلي ترين شاخصه خط امام و بزرگترين دغدغه و نگراني آمريكا در جهان اسلام است و همه ساله بودجه هاي نجومي و كلاني براي مقابله با آن هزينه مي شود.

د: مشايي در اوج مخالفت هاي گسترده كشورهاي غربي با حجاب اسلامي، طي مصاحبه اي «حجاب اسلامي» را «اختياري» ناميده بود كه ترجمان ديگر اين اظهارنظر، نه فقط نفي حجاب و مخالفت با قوانين اسلامي است، بلكه محكوم كردن تلويحي اصرار جهان اسلام و مخصوصاً ايران اسلامي بر حجاب و عفاف است.

هـ : جديدترين «شاه» كار!! مشايي، مخالفت صريح و بي پرده وي با دستورالعمل اخير رهبرمعظم انقلاب درباره عزل وي از «معاونت اول رئيس جمهور» است. مشايي بلافاصله بعداز اطلاع از دستورالعمل رهبرانقلاب بر ضرورت حضور خود در اين پست كليدي تاكيد ورزيد و مخالفان خود را «حسود»!! و يا افرادي ناميد كه نگران رياست جمهوري وي در دوره يازدهم هستند!!...

و: تمامي ديدگاهها و اقدامات يادشده مشايي بدون كم و كاست با خواسته هاي دشمن بيروني و مواضع و عملكرد جبهه مدعي اصلاحات همخواني دارد و اصلي ترين وجه اشتراك او با خط توطئه اخير، تلاش براي عبور از ارزش هاي اسلامي و انقلابي و زير پا نهادن قوانين مسلم جمهوري اسلامي است. بنابراين، اگر حضور رحيم مشايي در كنار رئيس جمهور، حلقه اي از توطئه اخير دشمن و بخشي از پروژه مشترك و بيروني مدعيان اصلاحات نيست، پس چيست؟! و آيا تعجب آور و تأسف آور نيست كه رئيس جمهور محترم اينهمه از حضور وي در كنار خود، آنهم به عنوان معاون اول اصرار مي ورزد.

5- و بالاخره بديهي است كه رئيس جمهور محترم حاضر به ناديده گرفتن دستورالعمل رهبرمعظم انقلاب نبوده و رحيم مشايي را عزل خواهد كرد ولي چرا با اينهمه تأخير غيرقابل توجيه و به قيمت مخدوش شدن محبوبيت رئيس جمهور در اذهان ملت؟!

6- آقاي احمدي نژاد بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه رحيم مشايي به وضوح از قطعي بودن عزل خود باخبر است اما چرا آقاي احمدي نژاد را به ماندن خود ترغيب و تشويق مي كند؟ و ازاين تأخير چه هدفي دارد؟

نگارنده براين باور است كه مشايي و كساني كه او را اداره مي كنند قصد دارند، هزينه پذيرش دستورالعمل رهبرمعظم انقلاب را بالا ببرند! تا به خيال خود مانع از دستورالعمل هاي مشابه آقا در موارد ديگر شوند! مثلاً چنانچه در پي زد و بند پنهان با آمريكا بودند و رهبرمعظم انقلاب با هشدار و دستورالعمل خويش خواستار پايان دادن به اين زد و بند پنهان شدند، تأخير در اجراي دستور ايشان طبيعي!! جلوه كند!!... اين نكته و اين احتمال مخصوصاً بايد براي آقاي دكتر احمدي نژاد كه در ضديت با آمريكا جدي و مصمم است، هشداردهنده باشد تا خداي نخواسته از افرادي نظير مشايي ضربه نخورد و در نتيجه، به نظام ضربه نزند!

اعتماد ملي: انتخابات رياست جمهوري و مذاکرات هسته‌اي

«انتخابات رياست جمهوري و مذاکرات هسته‌اي»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي اعتماد به قلم فرزانه روستايي است كه در آن مي‌خوانيد؛سايت شوراي روابط خارجي امريکا مقاله يي دارد با عنوان «مذاکره با يک ايران مساله دار». در مقدمه اين مقاله به عنوان يک راهکار پيشنهاد شده است دور جديدي از مذاکره با ايران مي تواند بن بست مذاکرات هسته يي را بشکند. نکته مهم تر مقاله تاکيد مي کند که يک انتخابات مساله دار در ايران برگزار شده و در اين شرايط مي توان امتيازات بزرگ تر و بيشتري از ايران گرفت. برنارد گرتزمن نويسنده مقاله تاکيد مي کند دولت ايران به دليل مشکلاتي که در داخل با آن مواجه است در تلاش است مشروعيتي براي خود دست و پا کند و همين جاست که از اين نقطه حساس طرف مذاکره کننده ايراني مي توان بهره برد تا غرب به امتيازهاي بزرگ دست يابد و دولت ايران نيز فقدان مشروعيتش را جبران کند.

راهکارهايي که از سوي شوراي روابط خارجي امريکا مطرح مي شود معمولاً خيلي زود در رده هاي اجرايي سياست خارجي امريکا جاي خود را پيدا مي کند و معمولاً به يک فرمول سياست خارجي تبديل مي شود.

ممکن است ذهن خواننده ايراني تحليل فوق را تکه يي از يک توطئه بين المللي تلقي کند که «دشمن» هميشه مواردي از تر و تازه آن را در آستين خود براي ما نگه داشته است و نوبت به نوبت يکي از آنها را عليه ما به کار مي گيرد. اما تحليل فوق فارغ از يک نگاه غيرکارشناسانه «دشمن پندارانه»، منطق حاکم بر مذاکره بين المللي با طرفي است که مسائل داخلي خود را حل نکرده و اصرار مي کند ما هيچ مشکلي نداريم و همه دنيا در مورد ما دچار توهم شده است. اگر نگاه و مدل توطئه پندارانه ايراني را کنار بگذاريم نگاه غيرايراني بررسي مسائل يک عضو جامعه بين الملل به نام ايران به اين شکل است که يک انتخابات رياست جمهوري در ايران برگزار شده که عواقب آن هنوز پايان نيافته است و ادعاهاي له و عليه انتخابات به نحو کشداري ادامه دار است. براساس اين نگاه غيرايراني، اصلي ترين نامزدهاي رياست جمهوري هنوز به نامزد پيروز انتخابات تبريک نگفته اند. طيفي از کساني که با انتخابات رياست جمهوري کنار نيامده اند خواستار ابطال انتخابات و برگزاري انتخابات جديد هستند و حتي پيشنهاد برگزاري رفراندوم را ارائه داده اند تا انتخابات و مسائل مهم تر از آن را يکجا حل کنند. جهان همچنين مسائل جامعه ايران را به اين ترتيب مي بيند و نقد و تحليل مي کند که مذاکره طرف هاي درگير براي حل ابهام ها يا ادعاهاي عليه انتخابات به نتيجه نرسيده و فقط ساکت شده است. از همه مهم تر، نگاه تحليلگران خارجي در بررسي پرونده انتخابات رياست جمهوري ايران بيش از همه بر اين نکته متمرکز است که پس از برگزاري انتخابات، تظاهرات و درگيري در خيابان هاي تهران و تعدادي ديگر از شهرها جريان داشته که منجر به کشته شدن تعدادي و دستگيري تعداد بيشتري از مردم شده است. ناظران بين المللي اين نکته را نيز از نظر دور نمي دارند که جمعيتي از فعالان سياسي، روشنفکران و روزنامه نگاران ايراني نيز پيرو بحث هاي انتخاباتي دستگير شده و هنوز آزاد نشده اند. در بازگشت به مقدمه يادداشت حال مي توان به ريشه هاي اين استنتاج شوراي روابط خارجي امريکا پيرامون آينده مذاکرات با ايران پي برد. از نگاه کساني که از اين به بعد طرف مذاکره با نمايندگان ايران خواهند بود جامعه ايرا?

استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.105 seconds.